خارخاسک

ساخت وبلاگ
ماجرای آزاد سازی جزایر سه گانه ایرانبه تازگی (دهم شهریور ماه سال‌جاری ) مستندی در شبکه بی بی سی فارسی در باب جزایر سه گانه ایران پخش شد که طبق مستندات رو شده در این مستند ظاهراً دولت انگلیس از قبل کاملا در جریان آزاد سازی جزایر توسط نیروی دریایی ایران بوده استدر این مستند با اذعان به اینکه شیخ زاید رئیس شیخ نشین ابوظبی پایتخت امارات عریی در حال تشکیل به دلیل ترس از قدرت ایران و همچنین جلوگیری از اخلال در روند استقلال این کشور با حضور نظامی نیروی دریایی ایران در آزاد سازی جزایر سه گانه باخبر و بصورت ضمنی رضایت داشته است.به هر صورت انگلیسی ها طبق این مستند با توجه به اینکه می خواستند یک هنگ کنگ جدید در حاشیه خلیج فارس شکل دهند چندان علاقه ای به حمایت نظامی از اعراب شیخ نشین برای جنگ با ایران نشان نمی دهند و معلوم می شود که عزم حکومت ایران برای باز پس گیری جزایر بخصوص بعد از استقلال بحرین جدی بوده استطبق این سند تنها مخالفین جدی این طرح شیخ ام القوین و شیخ شارجه بوده اند که به نظر می رسد از ترس استعمارگر پیر آن ایام دم فرو بسته و اعتراض خود را از هراس از دست دادن مقام خود علنی نمی کنند.در طرح عملیات اجرا شده نیروی دریایی طبق مستند بی بی سی سه جزیره به نام های مهستی ،گوگوش و رامش بصورت رمز کد گذاری می شود تا نشان دهند این عملیات بصورت خشونت باری اجرا نمی شود اما در کد مهستی یا همان بوموسی درگیری رخ می دهد که منجر به شهادت چند رزمنده ایرانی می شوددکتر ایرج افشار در کتاب جزایر بوموسا و جزایر تنب بزرگ و تنب کوچک درباره نام جزیره بوموسا نوشته است؛‌ «این واژه از دو پاره، بو و موسی تشکیل شده است که بو به معنی رایحه است و مخفف،بود، باشد، باشم و بوم هست. بوم به معنی جا، مقام منزل و خارخاسک ...
ما را در سایت خارخاسک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1khar-khasak8 بازدید : 49 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1402 ساعت: 21:37

کشته شدن شیخ محمد لاوری بدست سرهنگ پالار بستکیداستان عصیانگری مردی که در حوالی بستک با دولت مرکزی در افتاد و سرانجام در سال ۱۳۲۴ شمسی کشته شدسروان پالار که بعدها سرهنگ شد برخلاف شیخ محمد زودباور، مرد زیرکی بود وکارهایش را روی حساب انجام می‌داد. پالار جرئت مقابله با شیخ محمد لاوری را نداشت، این بود که از در دوستی ظاهری در آمد واز پی حیله‌ای بود وبحکم نظامی گری اش هیچ وقت فکر کشتن شیخ محمد از سر خود دور نکرد.خان وجود شیخ لاور را ترجیح داد وتصمیم گرفت اورا در جریان بگذارد واز نقشه پالار آگاه سازد. شیخ محمد جای ثابتی نداشت ودسترسی به او برای پیکهای خان بسیار دشوار بود، از اینرو خان نامه‌ای به (فاطمه گل) کدخدای بست قلات که خاله شیخ محمد هم بود نوشت تا در اسرع وقت به او برسد، غروب همان روز در زنگارد نامه بدست شیخ محمد رسید، اما چون فهمید که نامه ازطرف خان است، آن را سربسته بدرون آتش انداخت.پالار بایک نقشه از پیش طراحی شده یک سال بعد برای دستگیری شیخ محمد به روستای ایلود می‌رود. همان شب سید کنچی پیامی برایش فرستاد که با او کار مهمی دارد وباید هرچه زودتر شیخ را ببیند ، شیخ محمد شبانه به سوی کنچی حرکت کرد. پس از صرف صبحانه سید کنچی به شیخ محمد هشدار داد که مبادا دعوت پالار را بپذیرد.. سید کنچی انسان بس زاهد، پاکیزه سرشت، صبور، مهربان، باگذشت وبی نهایت باتقوی بودقاسم ارژنگ وشیخ صالح دوسه بار مُضطربانه همدیگر را نگاه کردند، وگفت زبانم لال این مهمانی بوی خون می‌دهد، بهتره منصرف بشیم سردار. وگفت آخه این چکاری است که آدم باپای خودش بدام برودشیخ صالح گفت غرور چشمانت را گرفته‌است برادر، هیچوقت حرف کسی را گوش نمی‌ کنید، آخر هم این غرور لعنتی بلای جانت می‌شود، از این گذشته تو به تیربندت می‌ن خارخاسک ...
ما را در سایت خارخاسک دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1khar-khasak8 بازدید : 62 تاريخ : شنبه 11 شهريور 1402 ساعت: 13:17